و دختر به تنهایی مسیر انحرافی را طی می کند - اینگونه است که بابا روشن می شود. چه مردی می ایستد وقتی چنین الاغ خوش ذوقی دور او می چرخد. البته وقتی گذاشت تو دهنش مثل ساعت پیش میرفت. او از چه چیزی باید خجالت بکشد - بلافاصله مشخص است که او عاشق دیک است ، چرا اقوام را امتحان نکنید. حتی بیدمشک تنگش هم نمیتوانست در برابر چنین دیکی مقاومت کند - آن را طوری گذاشت که حتی خود او هم آبش را میخورد. بعد از کم کردن سینه هایم بالاخره آرام شد. آره، این یک نوک پستان است.
این یک شب اقامت بسیار گران برای خانم است! فکر میکنم گرفتن یک اتاق در هتل برای او خیلی راحتتر از لعنت شدن توسط دو سیاهپوست بزرگ بود. هر چند او یک افراطی است! من فقط می توانم به دو احتمال فکر کنم. اول این که این خانم یک پوره مانیا است و به بهانه های قابل قبولی به تفریح مورد علاقه اش رسیده است. گزینه دوم این است که خانم استخدام شده و برای پول کار می کند. من می توانم به طور منطقی فرض کنم که اگر خانم در این دسته بندی ها قرار نگیرد، بعید است که با میل خود را با دو دیک سیاه و سفید تنظیم کند.
اسمش چیه؟