برادر شوخی کرد و خواهر از یک شوخی کاملاً بی گناه دلخور شد. و با لگد وارد توپ شد. حداقل مادرشان درست بود - دخترش را به جای او گذاشت. درست است، بگذارید زانو بزند و بمکد - او متوجه شد که چقدر اشتباه کرده است. خوب، وقتی پسر شروع کرد مانند یک فاحشه او را روی خرقه اش بالا کشید، مادر فهمید که وظیفه آموزشی او تمام شده است. حالا یک عوضی دیگر در خانه بود.
حالا این چند دختر دهن پرکن! من هرگز الاغی را اینقدر لیس ندیده بودم، یکدفعه مرا روشن کرد. و هر کسی نمی تواند خروس را به این عمق و با اشتیاق قورت دهد. اکنون، این برای یک حرفه ای هیجان زیادی دارد! این مرد به وضوح خوش شانس بود که در همان زمان با چنین دوست دخترهای پیشرفته ای سرگرم شد. بله، این سخت کوش ترین کاری است که من تا به حال دیده ام، آنها سخت کار می کنند و تمام تلاش خود را می کنند.
سوفیا فرفری